Farab ghzal
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
Farab ghzal
نوشته شده در 10 بهمن 1398
بازدید : 120
نویسنده : فاراب

عطف

 
خبر زلفتو سر خط خبرهاست هنوز
بوی پیراهن تو روی چپرهاست هنوز
بخدا میروم انجا که عرب نی انداخت
تا که ابروی تو در زیر زبر ها ست هنوز
صفحه حادثه نشریه ها پر شده است
قهرتو داغترین تیتر خبر هاست هنوز
نقطه عطف من ازسلسله ی مژگانت
شایعه نیست که در چشم تو سرهاست هنوز
باز از شایعه های تو خبر میسازند
که سر قتل دل من چه اثر ها ست هنوز
دگمه ی پالتوی تو صحنه ی قتلم مانده
قاتلی ، باز چنین سوء نظر هاست هنوز
کشمکش باد ومنو روسری وزلف تو بود
جنگ ها بر سر تو بین قمرهاست هنوز
فاراب



 

بهم ریخته ای

باز بر شیوه ی تاتار بهم ریخته ای
بازهم دشنه و دستار بهم ریخته ای
خط ثلث سر گیسوی تو ایرانی نیست
کوفه ی زلف چو مختار بهم ریخته ای
دیدمت زل زده ای بر نفس بادیه ها 
باز دود و لب و سیگار بهم ریخته ای
گفته بودی تو کجا دایره ی عشق کجا
آه ، حال منو پرگار بهم ریخته ای
شال معشوق تو بر زلف که اویخته ای
تکیه گاه منو دیوار بهم ریخته ای
فاراب

حبیب

حبیب
ای حنجره طوفانی 
حبیب 
ای آواز قو
ای مرد تنهای شب
ای شورش حنجره ها
ای ذهن بلند آوازه ی گیتار ها
حبیب
ای نوای بیداری وطن 
ای شعر
ای شاعر
ای همنشین ستارگان
در کهکشان آواز تو 
منظومه ی عشق ایرانی
من و مردمم را 
به بیداری فرامیخواند
تو نمرده ای 
زیرا که فریادهای تو
غافلان در خواب را هنوز 
بیدار میکند
تو زنده ای و مردگان را زنده میکنی
ما خواهیم رفت
ایران هست
تو هستی
موسیقی هست
آواز هست
شعر هست
بدرود مرد آواز ایران که درود برتو حیات دوباره توست
فاراب

خط ثلث

باز بر شیوه ی تاتار بهم ریخته ای
بازهم دشنه و دستار بهم ریخته ای
خط ثلث سر گیسوی تو ایرانی نیست
کوفه ی زلف چو مختار بهم ریخته ای
دیدمت زل زده ای بر نفس بادیه ها 
باز دود و لب و سیگار بهم ریخته ای
گفته بودی تو کجا دایره ی عشق کجا
آه ، حال منو پرگار بهم ریخته ای
شال معشوق تو بر زلف که اویخته ای
تکیه گاه منو دیوار بهم ریخته ای
فاراب

لویزان

 
باز هم پرواز های سمت تهران لغو شد
زیرسرو نقره ای پارک لویزان لغوشد
یک غزل دستار کردی شعرمیبافم هنوز
صادرات عشق از مرز مریوان لغو شد
پوست میانداخت شب در لابلای موی او
طعم لبهایش مرا لیوان به لیوان لغو شد
خنده کم کن باد امد شهرشیرین میشود
باز هم اوردن قند فریمان لغو شد
شعراوراق بلند شهر ..متن مثنوی است
یاس ها عطر خشک لای دیوان لغو شد
لغو شد شعر اقاقیهای دور
لغو شد اماج باران ظهور
لغو شد لبخندهای باغچه
لغو شد گلدان لبان طاقچه
لغو شد تا دل بمیرد در تنم
معبد گلهای اتش میزنم
معبد من شعر های مثنوی است
معبد تن انتهای مثنوی است
من در این کوچه تنم زنجیر شد
شهر شاعر واژه نخجیر شد
من تنم اینجا پر از شلاق شد
شعرمن مانند من اوراق شد
فاراب

پیمانه

غزل مثنوی
این غزل مثنوی در اثر پیشنهاد جناب آیدین اسفندیار کلهر(سروده شده است)از شعرای با ذوق گروه 
در سه






مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: